تولیدناب

تولیدناب

مقدمه
قرن بيستـم شاهد دو انقلاب در صحنه‌ توليد بود. انقلاب اول را پـس از جنـگ جهـاني اول هنـري فـورد و آلفرد اسلون پي ريـزي كردنـد که منجر به ظهور توليد انبوه و پايان عصر توليـد صنعتـي (توليـد دستي) شـد و انقـلاب دوم توسـط «تاايچي اهنو» در شـرکت خودروسازي تويوتا صورت گرفت که با محـوريت حذف اتلاف، اتمام عصر توليد انبـوه و زايش توليـد نـاب را در پي داشـت. پس مي توان سه مرحله را در شيوه‌هاي توليد در نظر گرفت:
1-  توليد دستي (مبتني بر حرفه و هنر): در اين شيوه توليـد، کارگران ماهر با به کارگيري ابزار آلات ماشيني چند کاره، محصولاتي غيراستاندارد را در حجم کم و تنــوع بالا به صورت سفارشي براي خريداراني خاص توليد مي کردند. طبيعي است که اين ويژگي منجر به افزایش قيمت محصول مي شد. امروزه در ساخت ماهواره ها، سفينه هاي فضايي و مشتريان با سليقه هاي خاص اين شيوه کاربرد دارد.
2-  توليد انبوه: اين شيوه توليد اولين بار توسط آدام اسميت در   قرن هيجدهم مورد تحليل قرار گرفت و برتخصص و تقسيم    کار و مفاهيمي چون مقياس اقتصادي توليـد و شيـوه هاي تجزيه و تحليل هزينه و سود و حجم فعاليت تاکيد دارد. از ويژگيهاي ديگر اين شيوه توليـد ايـن اسـت که محصـول توسط متخصصان طراحي و بوسيله کارگران غيرماهر توليد  مي شود. نيروي کار به آموزش کم احتياج دارد و سازماندهي    به صورت ادغام عمودي کامـل است. تنـوع محصـولات نيـز محدود است ولي به خاطر حجم بالاي توليـد رونـد قيمتـها نزولي است.
3-  توليد ناب:.انجمن ملي استاندارد و فناوري در وزارت بازرگاني آمريکا توليد ناب را اين‌گونه تعريف کرده است: «يک راه حل نظام‌مند براي شناسايي و از بين بردن اتلافها  ( فعاليتهايي که داراي ارزش افزوده نيستند) از طريق بهبود مستمر و به جريان انداختن توليد درست در هنگامي که مشتري به آن نياز دارد. اين فلسفه توليدي در پي کمال و بي نقص کردن سيستم هاي توليدي است». توليد ناب به اسامي ديگري چون: «توليد روان»، «سيستم توليد تويوتا» و «توليد بهنگام» نيز ناميده مي شود. اين توليد از اين رو ناب ناميده مي شود که در مقايسه با توليد انبوه همه چيز را به ميزان کمتر مورد استفاده قرار مي دهد. اصول توليد ناب اهداف نامحدودي را براي سيستم در نظر مي گيرد: نزول پيوسته قيمت تمام شده، به   صفر رساندن ضايعات و تنوع بي پايان محصولات. اين شيوه توليد يک سيستم کامل است که از فلسفه بهبود مستمر استفاده مي کند و با بهره گيري از فرهنگ کار تيمي سعي در تحليل اتلافهاي موجود در فرايند توليد و حذف آن ها دارد. ازويژگي‌هاي چنين سيستمي کاهش زمان توليد، کارايي بهتر پرسنل، کيفيت  بالاتر، عمر بيشتر ماشين آلات و کاهش در سطح موجودي و هزينه هاي سربار است.

چکیده
توليد ناب در واقع شيوه توليدي است که ضمن به کارگيري فوايد توليد انبوه و توليد
دستي، با هدف کاهش ضايعات و حذف هر فعاليت بدون ارزش افزوده شکل گرفته
است. بر اين مبنا تكنيك ناب با كمك مجموعه ابزارهاي خود مي‌تواند نقش بنياديني
 دراصلاح و بهبود فرايندها داشته باشد.اصول توليد ناب در توليد محصولات نيز به كار برده مي شود و توليد محصول ناب سبب ذخيره زمان و هزينه شده و ارمغان دهنده موفقيت به يك محصول جديد است .در سي سال گذشته انديشه «توليد ناب» موجب دگرگوني طريقه كسب وكار بسياری از شركت ها شده است . اين تجربه آنچنان تاثير شگرفي داشته كه به نظر مي رسد بيشتر توليد كنندگان در حال پيشروي با انگيزه پيروزي هستند . اين بدان معناست كه آنها وادار به تغيير عملكرد خود در راستاي توليد محصولات قابل انعطاف ، سريع الانتقال و كارآمد شده اند . امروزه, سازمانهاي صنعتي مي کوشند تا با افزايش بهره وري، حذف هرگونه اتلاف ،(Waste) افزايش کيفيت محصولات توليدي، کاهش قيمت تمام شده و تحويل بموقع تقاضاي مشتريان، ضمن ادامه بقاء خود و نفوذ در بازار جهاني, به برتري اقتصادي دست يابند و اين مهم تنها از طريق حرکت به سمت توليد ناب ميسر مي گردد.در این مقاله که برگرفته از مقالات مختلف و کتاب هایی در این موضوع سعی کرده ایم که ابتدا تاریخچه ای از تولید ناب و محل پیدایش آن وچگونگی بوجود آمدن تولید ناب را بیان .سپس به مقدمه ای در باره تولید ناب ،مراحل پیدایش آن وپس از آن با تعریفی از ناب وارد بحث شویم. در این مقاله سعی کرده ایم که گریزی به کلیه مطالبی که به نوعی با تولید ناب سروکار دارند،بزنیم و اشاراتی مختصر بر روی هر کدام داشته باشیم. امید داریم که خوانندگان این مقاله  با مروری بر روی این مطالب آشنایی هر چند مختصردر مورد تولید ناب پیدا کنند

.

تعریف ناب
قبل از هر چیز بهتراست تعریفی از ناب بدانیم.
" ناب " چيست؟ هسته " ناب " در استمرار مداوم بهبود فرآيندها نهفته است و فلسفه آن حذف کليه فعاليتهائي است که ارزش افزوده اي ايجاد نمي کنند و اجراي آنها باعث کاهش اتلافها در سازمان مي شود .
عبارت مرتبط با " ناب " کلمه ژاپني کايزن به معني بهبود مستمر است. کايزن،
متدولوژيي است که کانون آن بهبود مستمر فرآيند مي باشد. اهداف اصلي کايزن عبارتند از: کاهش اتلاف، بهبود کيفيت، کاهش زمان تحويل، تضمين محيط کار ايمن و افزايش رضايتمندي مشتري .

از تولید دستی تا تولید ناب
1. تولید دستی:                                                                     
 يك توليدگر دستي ازكارگران بسيارماهر وابزارهاي ساده اما انعطاف‌پذير استفاده مي‌نمايدتا دقيقا آنچه را بسازدكه مشتري مي‌خواهد ؛يعني يك واحددر يك زمان.

مشخصه‌هاي توليد دستي عبارتند از :
1- توليد محصول طبق سفارش مشتری
2 - انعطاف زياد
3 - کارگران بسيار ماهر
 4 - ابزار و ماشين آلات ساده اما چند کاره
 5 - حجم پايين توليد
6 - قيمت بالای محصول
7 - تقسيم ناچيز در فعاليت ها   
8 – Fitting

ضعفهاي توليد دستي:
از ضعفهاي توليد دستي اين است كه قيمت محصول بالا بوده و در صورت افزايش حجم توليد ، قيمت پايين نمي‌آيد . (امروزه در مورد ماهواره‌ها و سفينه‌هاي فضايي كه برجسته‌ترين توليدات دستي هستند همين مشكل به چشم مي‌خورد) . از مشكلات ديگر توليدكنندگان دستي اين است كه معمولا فاقد آن سرمايه مالي و انساني كافي هستند كه به دنبال نوآوريها و پيشرفتهاي اساسي باشند چرا كه پيشرفت واقعي در دانش فني مستلزم تحقيق و پژوهش سازمان يافته است . اما با اين حال محصولات دستي و سفارشي همچنان بازار خود را حفظ كرده‌اند چراكه برخي از مشتريان نيازها و سليقه‌هاي خاصي دارند كه فقط اين شيوه توليدي پاسخگوي نيازهاي آنهاست . اما در دهه 1990 براي شركتهاي توليدكننده دستي ، تهديد ديگري از جانب شركتهاي توليدكننده ناب ، به ويژه شركتهاي ژاپني آغاز شده است و آن تهديد اينست كه توليدگران ناب در تعقيب آن بخشي از بازار هستند كه تاكنون در انحصار توليدگران دستي بوده است . براي مثال ، شركت هوندا با اتومبيلهاي ورزشي (NS-x) با بدنه آلومينيومي خود حمله مستقيمي به بازار خودروهاي ورزشي فراري كرده است .

2. تولیدانبوه:
توليدگر انبوه در طراحي محصولات از متخصصين ماهر استفاده مي‌نمايد ، اما اين محصولات توسط كارگران غيرماهر ساخته مي‌شوند كه ماشين‌آلات گران و تك‌منظوره را هدايت مي‌كنند . اين محصولات هم‌شكل ماشيني ، در حجم بسيار بالا توليد مي‌شوند . ازآنجاكه توليد محصول جديد محتاج تغيير كل سيستم است ، بسي گرانتر از محصول قبلي خواهد شد . ازين‌رو توليدكننده انبوه تا جائيكه ممكن باشد ، از نوآوري در طرح خودداري مي‌نمايد . در نتيجه محصول ، به بهاي از دست رفتن تنوع و به دليل وجود روشهاي كاري كه براي كاركنان كسالت‌بار است ، ارزانتر در اختيار خريدار قرار مي گيرد .

مشخصه‌هاي توليد انبوه عبارتند از :
1– تعويض پذيری کارگر
2 – وجود نيروی غير مستقيم فراوان
3 – وجود محافظين ( بافر) برای مقابله با اختلال
                     -  کارگر اضافی
                     -  موجودی اضافی
                     -  فضای اضافی
4 – انعطاف کم
5 – ماشين الات وتجهيزات تک منظوره
6 – مشارکت ناچيز کارگر در بهبود فرآيندها
7– قيمت پايين محصول ( نسبت به توليد دستی )
8 – تقسيم کار شديد در مهندسی
                    -  ارتباط کم بين آنها
                    -  ارتباط کم با بخش توليد و کارگاه
9 – زمان آموزش کوتاه


      ضعفهاي توليد انبوه:
1- محصولات كم تنوع
2- خوداري  از نوآوري در طرح

3. توليدناب:
يك توليدگر ناب مزاياي توليد دستي و توليد انبوه را با يكديگر تلفيق كرده و از قيمت بالاي اولي و انعطاف ناپذيري دومي اجتناب مي‌نمايد و از ماشين‌آلاتي استفاده مي‌كند كه هم خودكار و هم انعطاف‌پذيرند .
هدف توليد گر ناب،رسيدن به كمال ،نزول پيوسته قيمتها ،به صفر رساندن ميزان عيوب ،به صفر رساندن موجودي ،تنوع بي پايان محصول می باشد.

مشخصه‌هاي توليد ناب عبارتند از :
  1-  استفاده از  JIT.                       
2- تاكيد بر پيشگيري از توليد محصول معيوب . 3- پاسخ به نيازهاي مشتريان
4- كايزن    5 - سيستم افقي ارتباطات  6- افزايش ادغام وظايف .  


   اهداف تولید ناب :
1– موجودی صفر 2 – ضايعات صفر3- زمان آماده سازی صفر4– حمل و نقل صفر
5 – از کارافتادگی ماشين آلات صفر6 – ليدتايم صفر

سياستهاي اصلي توليد ناب :
1 – تلاش جهت حذف هرگونه اتلاف منابع
2 – تکريم انسان
– گسترش مرز کارخانه بنحوی که شامل مشتری و تامين کنندگان شود
 – مشتری گرايی و انعطاف پذيري لازم جهت پاسخ به نياز مشتري
  – گسترش قابليت های نيروی انسانی و بهره گيری از آن
  – کار گروهی
   – بهبود مستمر
– نگرش و سازماندهي فرآيندي 

نیازهای ایجاد سیستم تولید ناب:
جامعه:احترام به کارکنان ماهرو صنعتگر
دولت:دید ملی برای رسیدن به صنعت پیشرفته و ایستادگی در مقابل رقبا
داخل شرکت: مدیر ارشد:هدف پیشرفت برای رقابت جهانی
تضمین کیفیت
بهبود بهره وری
کاهش ضایعات

سیستم های بکار گرفته شده در تولید ناب:

اتوماسيون

1- اجرای سیستم 5 اس در فرآیندهای تولید(موارد غیر ضروری نباید در سالن تولید باشد.

2- اعتقاد بر اینکه کیفیت در فرآیندهای تولید ایجاد می شودنه با بازرسی

 3- بکارگیری سیستم کنترل کیفیت آماری در فرآیندهای تولید

4- اجرای مدیریت کیفیت جامع

5- بازنگری در طراحی ها


JIT
1- بومی سازی تولید
2- استفاده از کارگران ماهر در زمینه های مختلف
3- برقراری امکانات و طراحی محل کار به منظور اجرای فرآیندها براساس نیاز مشتری
4- برقراری استانداردهای کاری و دستورالعمل ها برای کاهش زمان انتظار فرآیندهای بعدی
5- تولید در ابعاد کم از طریق کاهش زمان آمادگی محصول
6- ایجاد سیستم کانبان
7-ایجاد سیستم خرید و اتوماتیک جهانی برحسب نیاز

در سیستم تولیدی تویوتا یا تولید ناب سه نوع ضایعات که به M های سه گانه
( MUDA – MURA - MURI ) معرف هستند وجود دارد :
 1-     MUDA: به اجزائی از تولید نسبت داده میشود که ارزشی به کار و یا اجزاء کاری اضافه نمی کند.
 2-   MURA: جهت محدود کردن هزینه های تولید با حفظ کیفیت میباشد, عامل بوجود آمدن MURA ممکن است حجم های تولید بی قاعده و برنامه ریزی تولید باشد, بدین معنی که ظرفیت های کاری هر ماشین و یا مقدار کاری که هر ماشین میتواند انجام دهد متعادل نشده باشد در چنین شرایطی برنامه ریزی ظرفیت بر اساس کندترین ایستگاه کاری صورت میگیرد که این به نوبه خود باعث افزایش هزینه های تولید می گردد.
3-   MURI: به معنی گسترش محدودیتهای توان و ظرفیت است چه برای کارکنان و چه برای      ماشین آلات و تجهیزات. مثلا استفاده بیش از حد از توانائی نیروی کار باعث ایجاد استرس ها و تنش هایی می شود که به نوبه خود موجب افت کیفیت محصول و بازدهی نا مناسب خواهد شد .

 اصول تفكر ناب:
1 – تعيين ارزش محصول ازديدگاه مشتري(value)
2 – شناسايي جريان ارزش محصول(value stream)
     جريان ارزش = كليه اعمال ضروري براي :
− ارائه يك محصول جديد ( از ايده تا ورود به بازار)               
− مديريت اطلاعات ( از سفارش گيري تا تحويل محصول)
− تبديل فيزيكي ( از مواد اوليه تا محصول نهايي)          
3 – ايجاد حركت بدون وقفه در اين ارزش(flow)
− موانع ايجاد حركت : تفكر دسته و صف + تفكر بخشي نگر(فانكشن نگر)

4 – ايجاد امكان كشش در زنجيره(pull)
− ساخت آن چيزي كه مشتري نياز دارد و سفارش مي دهد
5 – تعقيب كمال (perfection)
− شفافيت + بهبود مستمر


در تفکر ناب M  های سه گانه به 8 نوع اتلاف تقسیم بندی شدند :

1- تولید بیش اندازه  . 

2- نگهداری موجودی بیش از حداقل مورد نیاز .

3- محصول معیوب : برای مثال تولیدی که نیاز به دوباره کاری داشته باشد .

4- تلاش بیش از حد که هیچ ارزشی را از نظر مشتریان به محصول نمی افزاید .

5- انتظار : زمان تلف شده انتظار برای مسائلی مانند نیروی انسانی , مواد , ماشین آلات .

6- کارکنان : عدم استفاده بهینه از ذهنیات و خلاقیتهای کارکنان و همچنین عدم استفاده از تجارب آنها .

7- حرکت : هر حرکت کارکنان و تجهیزاتی که ارزشی را به محصول نمی افزاید .

8- تلفات حمل و نقل : جابجائی غیر ضروری قطعات یا مواد در کارخانه .  
                  
بسیاری از اتلافها که در رابطه با تغییرات فرآیند را می توان از روش شناسی DMAIC  (در شش سیگما ) و یا استفاده از چرخه بهبود PDCA  و یا استفاده از چرخه RADAR که مربوط به EFQM  میباشد را شناسائی و از بین برد , کلا هدف نهائی تمام روشهای مذکور بهبود فرآیندها از طریق کاهش هزینه , افزایش کیفیت و نهایتا افزایش رضایت مشتری  میباشد .
بنابراین دلایل ایجاد اصول تفكر ناب عبارتند از:
4. نیاز به رقابت موثر در عرصه اقتصاد جهانی 2) افزایش فشار از طرف مشتریان برای کاهش هزینه ها و نهایتا کاهش قیمت تمام شده محصول .
5. نیاز به استاندارد سازی فرآیندها برای دستیابی به نتایج مورد انتظار .
6. افزایش دائمی انتظارات مشتریان و ....  .

وظايف مديريت در اجراي اصول ناب
براي اجراي موفق اصول ناب، علاوه بر عملکرد مديريت، لازم است توليد ناب را با تمام راهبردهاي سازمان هماهنگ کرد. وظايف عمده مديريت در سيستم ناب شامل اين موارد مي شود:
1. ايجاد تغيير در فرهنگ سازماني همسو با اصول و رويه هاي ناب.
2. طراحي يک برنامه جامع و برنامه ريزي شده به جاي راه حلهاي تک منظوره.
3. تامين منابع لازم
4. حفظ اصول ناب و عمل به آن و تعهد بلند مدت
5. اختيار دادن به کارمندان و تاکيد بر کارگروهي و همکاري.


نتیجه گیری
توليد ناب در واقع يك فلسفه و نگرش است كه درصدد حذف و از بين بردن هرفرآيند اضافي از مرحله تهيه مواد‌اوليه تا توليد و نهايتا فروش است كه ارزش افزوده‌اي ايجاد نمي‌نمايد . در نگرش توليد ناب ، مونتاژگر (كارخانه اصلي ) با يك ديد سيستمي با مسائل برخورد مي‌كند . به طوريكه در تلاش است تا يك رابطه برد-برد (Win-Win) باكل اجزاي سيستم برقرار كند . مونتاژگر ناب ، با عرضه‌كنندگان يك رابطه نزديك بر مبناي سود معقول ايجاد مي‌كند. ميان مديريت و كارگران نوعي تعهد وجود دارد كه مديريت به كارگران ارزش و احترام قائل است و مسئوليتها را به آنان واگذار مي‌كند و در مقابل ، مديريت انتظار دارد كه كارگران پاسخگوي نيازهاي مختلف كارخانه باشند .
مهمترين ركن يك سيستم ناب ، ارتباط با مشتريان است كه كه فروشندگان شركت ناب باايجاد يك سيستم اطلاعاتي دقيق درصدد ايجاد يك رابطه بين كارخانه و مشتريان هستند به‌نحوي‌كه كارخانه بتواند نيازهاي مختلف مشتريان را دقيقا شناسايي كرده و با خلق يك محصول مناسب نيازهاي مشتريان بخشهاي مختلف بازار را پاسخ دهد . بدين‌ترتيب در توليد ناب همه اجزاي سيستم به شكلي مطلوب منتفع مي‌شوند .
در پایان تولید ناب را می توان در موارد زیر خلاصه نمود:
تولید ناب یک سیستم تولیدی با رویکرد حذف اتلاف است.
تولید ناب یک سیستم تولید به هنگام است.
تولید ناب بر پایه یک سیستم اتوماسیون استوار است .
تولید ناب ، تولید براساس خواسته ها است ( کششی ).
تولید ناب اعتقاد دارد کیفیت در تمامی مراحل تولید بوجود می آید.






|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : MR VAHID
تاریخ : سه شنبه 4 مهر 1391
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: